به گزارش همشهری آنلاین، ماچوپیچو که به شهر گمشده اینکا معروف است و یکی از عجایب هفتگانه جدید دنیا به شمار میرود، حدود ۵۶۰ سال پیش توسط اینکاها ساخته شد. اما وقتی صد سال بعد قوم اینکا به خاطر ابتلا به نوعی بیماری شبیه آبله از بین رفت، این شهر تا سال ۱۹۱۱ متروک و ناشناخته باقی ماند تا اینکه بالاخره توسط «هیرام بینگهام» پروفسور آمریکایی دانشگاه ییل که به خاطر پیدا کردن این شهر، تمام آمریکای جنوبی را گشته بود، کشف شد و به این ترتیب بعد از ۳۶۰ سال پای باستانشناسها و محققان ماجراجو به این شهر زیبا و افسانهای باز شد و از آن به بعد ماچوپیچو به یکی از شهرهای پر رمزوراز باقیمانده از دنیای قدیم تبدیل شد.
برای رسیدن به این شهر باید راهی طولانی را بپیمایید و حتی مجبور به گذراندن شب در دهکدههای میان راه هستید، این همان راهی است که روزی به دست قوم اینکا ساختهشده و امروزه یکی از زیباترین جادههای دنیا به شمار میرود. ماچوپیچو یکی از مهمترین مکانهای تاریخی دنیا به حساب میآید و بزرگترین راز راجع به این شهر که همچنان به سر به مهر باقی مانده، این است که اینکاها چطور ۲۲۵۳۰ کیلومتر جاده را با هزاران پله، چندین معبد و...، بدون داشتن وسیله و مصالح در نزدیکیشان روی بلندیهای کوهها ساختهاند!؟
ماچوپیچو که بین محلیها به قله پیر مشهور است، شهر باستانی و اسرارآمیزی است که توسط قوم اینکا در سالهای بین ۱۴۵۰ تا ۱۴۷۰ بنا شد و اینکاها نام آن را «امپراتوری پاچاکوتی» گذاشتند و آن را مقر فرمانروایی خود قرار دادند. این شهر در آمریکای جنوبی و در ۸۰ کیلومتری شهر کاسکو واقع در جنوب شرقی پرو و بر بلندای قله کوههای «ماچوپیچو» به معنای کوه پیر و «هویانا پیچو» به معنی کوه جوان و با ارتفاع ۲۴۳۰ متر از سطح دریا ساخته شده و یکی از مهمترین مراکز گردشگری پرو به حساب میآید.
در این منطقه سال به دو بخش خشک و بارانی تقسیم میشود. بارانی بودن این منطقه به خاطر وجود رودخانه اوروبامبا و جنگلهای انبوهی است که این شهر را دربرگرفته است. مه رقیقی که هر روز صبح دیوارهای اطراف ماچوپیچو را دربرمیگیرد این شهر را اسرارآمیزتر جلوه میدهد. روی این رود خانه پل طنابی قدیمیای وجود دارد که طبق اسناد بهجا مانده، توسط اینکاها ساخته شده و به منطقه نظامی اینکاها وصل میشود اما امروز دیگر به خاطر مسائل ایمنی قابل استفاده نیست. اما به فاصلهای کوتاه پلی دیگر وجود دارد که از سه تنه درخت به طول شش متر ساخته شده و به محل مسکونی اینکاها منتهی میشود.
دروازههای شهر
وقتی به نزدیکی ماچوپیچو میرسید، قبل از همه دروازه اصلی شهر دیده میشود که مجهز به برجهای نگهبانی است و این طور که به نظر میرسد این دروازه برای محافظت از شهر ساخته شده و نگهبانهای زیادی در طول شبانه روز در برجهای آن حضور داشتند تا غریبهای وارد شهر نشود. بعد از عبور از این دروازه اصلی، دروازه بزرگ و زیبای دیگری نمایان میشود که به «دروازه خورشید» معروف است.
دور تا دور این دروازه را دیوارهای بلند سنگی با پنجرههایی بزرگ فرا گرفته و در میان آن سنگ بزرگی قرار دارد. یکی از عجایب ماچوپیچو همین دروازه خورشید است که نوعی پرستشگاه به نظر میرسد، اشعههای خورشید از این پنجرههای عبور میکنند و روی سنگی که در میانه آن قرار گرفته میتابند. با توجه به شکل ساخت این بنا، باستان شناسان بر این عقیدهاند که این مکان عبادتگاهی مخصوص برای زنان قبیله بوده و حتی بیشتر آنها کودکان خود را هم در همین مکان به دنیا آوردهاند، به همین خاطر آن را «خورشید باکره» هم مینامند. اما عدهای دیگر میگویند این مکان محلی دنج برای آرامش و عبادت «پاچاکوتی» فرمانروای اینکاهاست.
در ماچوپیچو مکانهای مختلف دیگری هم به چشم میخورد؛ مثل پرستشگاههای بزرگ و کوچک دیگر و همچنین قلعه بزرگ و زیبایی که دارای ۱۶ حمام تشریفاتی و پلههایی دوار است که به طبقات بالا میروند. روی دیوار این قلعه، حفرههایی وجود دارد که گویا مقبره سلطنتی بوده و اجساد مومیاییها در آنجا گذاشته میشده. طی کاوشهای باستانشناسی در این حفرهها بیش از ۱۰۰ اسکلت پیدا شده که ۸۰درصد آنها متعلق به زنان اینکاهاست.
خانههای عجیب اینکاها
در ماچوپیچو هر چه به سمت دامنه کوه نزدیکتر شوید، تعداد خانهها بیشتر میشود؛ وقتی هم که به دامنه میرسید، میتوانید خانههای دایرهوار را که خود یکی از شگفتیهای ماچوپیچو است به چشم ببینید. اینجا حدود ۱۵۰ خانه مسکونی به صورت دایرهوار دور هم ساخته شدهاند آن هم از سنگهای بسیار بزرگی که وزن بعضی از آنها به ۵۰ تن هم میرسد و برای جابهجایی آنها به نیروی ۱۰۰ مرد احتیاج بوده است. سنگهای دیوارههای این خانهها طوری روی هم چسبانده شده که حتی باریکترین چاقوها هم قادر به نفوذ در شیارهای این دیوارها نیستند.
در و پنجرههای این خانهها ذوزنقهای شکل و گوشههای خانه به صورت گرد است. در این خانهها کانالهای آبی هم ساخته شده که به نظر میرسد کار ساکنان این خانهها برای تهیه آب را راحت کرده بود. دامنه کوه محلی است که انبار و بازار ماچوپیچو در آنجا قرار دارد که جایی برای سکونت مردم عادی به شمار میرود. اما قلعهای که روی بلندترین نقطه این کوه ساخته شده محل سکونت بزرگان قوم و خانوادههایشان بوده است.
چینش خانهها در سطح ماچوپیچو هم یکی از شگفتیهای این شهر است؛ بین خانههایی که در دامنه کوه قرار دارند، خانههایی از سنگهای سرخ ساخته شده که بعد از تحقیقات زیاد، تاریخشناسان به این نتیجه رسیدهاند که این خانهها محل زندگی علمای شهر بوده است. این خانههای سرخ رنگ حتی دارای قفل و دستگیرههایی از جنس سنگ هم بودهاند. در این شهر حتی مکانی مثل پارکهای امروزی هم پیدا شده که به نظر میرسد محل بازی بچهها بوده است.
ساعت مخصوص شهر
یکی از عجایب دیگری که در ماچوپیچو به چشم میخورد، شاخص آفتاب یا سنگ اینتیهوتانا است که روی یک تخته سنگ بزرگ و خاکستری در میدان اصلی شهر ساخته شده است و این طور که به نظر میرسد ساعت یا تقویم اینکاها بوده است. هر سال در تاریخهای ۲۱ مارس و ۲۱ سپتامبر آفتاب طوری بر این سنگ میتابد که هیچ سایهای در اطراف سنگ دیده نمیشود. اینکاها بر این باور بودند که این سنگ، پایه خورشید و نگهدارنده آن است و به خاطر اهمیتی که اینتیهوتانا داشت، تمامی جشنها و مراسم مهم خود را در اطراف آن برگزار میکردند. آنها معتقد بودند هر کس بتواند سر این سنگ را لمس کند خدا همواره نگهدار او خواهد بود.
دیوارهای سنگی خشک
یکی از رازهای بدون جواب ماچوپیچو، وجود دیوارهایی ساختهشده از سنگ در این شهر است؛ دیوارهایی که بدون وجود هیچگونه مصالحی در میانشان به خوبی به یکدیگر چسبیده و این همه سال دوام آوردهاند. این دیوارها، دیوارهای سنگی خشک نامیده میشوند. نکته عجیب اینجاست که سنگهای به کار رفته در ساخت آنها بیشتر در انگلیس و ایرلند پیدا میشوند؛ البته در ساخت اهرام ثلاثه مصر هم از این سنگها استفاده شدهاست و سؤال بدون جواب اینجاست که این سنگها چطور به این منطقه راه پیدا کردهاند!؟
معبد کرکس
از عجایب دیگری که در این شهر دیده میشود، معبدی به نام معبد کندر است که در زبان آنها به معنای نوعی کرکس آمریکایی است؛ این معبد در حقیقت غاری کوچک است که در دل کوه قرار گرفته و سنگی بزرگ و عجیب جلوی در ورودی آن دیده میشود. به نظر میرسد از این معبد به عنوان زندان هم استفاده میشده. البته تعدادی اجساد مومیاییشده هم در این غار پیدا شدهاست. این سنگ ساخته دست اینکاها نیست و به طور طبیعی بهوجود آمده و ظاهری شبیه کرکس دارد به طوری که چشمها و منقار آن به وضوح دیده میشود. اینکاها اعتقاد داشتند که این سنگ «روح کوه» است که از این معبد محافظت میکند.
موزه اینکاها
از دیگر شگفتیهای ماچوپیچو، پلی به نام «پوانتو دل اینکا» به معنای بهار گرم است که به پل اینکاها مشهور شده و بین دو رودخانه مندوزا و واکاس و به صورت غاری زیر کوههای آندلس واقع شده؛ این پل به طور طبیعی به وجود آمده و در زیر این پل مکانی ساخته شده که حالا به عنوان موزه ماچوپیچو از آن استفاده میشود و آثار به دست آمده از اینکاها در آن نگهداری میشود. ولی بازدیدکنندگان به خاطر راه دشوار و سرمای شدید آن در زمستان، فقط در تابستان میتوانند از آن بازدید کنند.
با اینکه شهر ماچوپیچو در یکی از زلزلهخیزترین مناطق دنیا قرار دارد اما طوری ساخته شده که تا به حال هیچ آسیبی ندیده است. جاده مارپیچی که توسط اینکاها ساخته شده و از میان کوه عبور میکند به قدری زیبا و ایمن است که سالانه هزاران توریست بهجای نشستن در کوپههای راحت قطار و تماشای رود خانه اوروبامبا که خط راهآهن از کنار آن میگذرد، ترجیح میدهند پای پیاده از کورههای آندلس بالا بروند و از این مسیر دیدن کنند؛ گاهی این کوهنوردی سه یا چهار روز طول میکشد اما کسی از آن خسته نمیشود. البته یک راه میانبر هم برای رسیدن به این شهر وجود دارد که در حال حاضر متروکه شده، این راه مخفی برای عبور سربازان و محافظان اینکایی ساخته شده و به دژ نظامی آنها میرسد.
دردسرهای کشف دوباره
در سال ۱۵۳۳ اسپانیاییها به آمریکای جنوبی حمله کرده و شهرها و تمام معابد و پرستشگاههای آن را تخریب کردند اما چون از وجود این شهر و سنگ مقدس آن به نام اینتیهوتانا، در بالای کوه خبر نداشتند، ماچوپیچو از این جنگ جان سالم به در برد.
با این حال سرنوشت خوبی در انتظار این سنگ مقدس نبود، چراکه بعد از کشف مجدد ماچوپیچو، این سنگ نتوانست از دست انسانهای فرصتطلب و سودجو در امان بماند و در سال ۲۰۰۰ بر اثر سقوط جرثقیل یک گروه فیلمبرداری که برای تهیه یک فیلم تبلیغاتی به آنجا رفته بودند شکست. وقتی این سنگ شکست محلیها گفتند قدرت خدا از آن خارج شده و دیگر نگهبان شهر نیست.
این شاید آغاز بدشانسیهای ماچوپیچو بود، چراکه در ژانویه سال ۲۰۱۰ هم باران بسیار شدیدی باعث تخریب راهآهنهای نزدیک این کوهستان و جادههای منتهی به ماچوپیچو شد و حدود ۲۰۰۰ مسافر را گرفتار کرد. بعد از آن این شهر و جادههای مربوط به آن به طور موقت بسته شدند تا اینکه راهآهن پرو بعد از بازسازی دوباره در ۲۸ فوریه ۲۰۱۰ راهاندازی شد و بالاخره در اول آوریل ۲۰۱۰ بار دیگر دروازه این شهر به روی توریستها گشوده شد. این شهر در سال ۲۰۰۷ به عنوان یکی از عجایب جدید هفتگانه دنیا معرفی شد و طبق آمارها، امروزه تعداد بازدیدکنندههای آن از دیوار چین هم بیشتر است.
نظر شما